منطقه کوهستانی جنوبغرب مشتمل بر مرتفعات زاگرس و جلگه کارون
این ناحیه مشتمل است بر لرستان و خوزستان، ناهمواری آن بهصورت موازی با یکدیگر است که بهصورت پلههایی بهتدریج بالاتر میآیند. رشتههای بلندتر دارای خصایص آلپی است. تنگههای کوهستانی بسیار تنگ و عمیق و کنارههای آنها دارای شیبهای تند و دیوارههای آن تقریباً راست است. رودهایی که در این تنگهها بهموازات یکدیگر جاری هستند بهسختی از درهای به دره دیگر راه مییابند. راههای آن را تنگ گویند. چنانکه نواحی کوهستانی فارس و لرستان را بهعلت زیادی تنگها(تنگسیر) یعنی منطقه تنگها مینامند. ناهمواری از شمالغرب به جنوبشرق امتداد یافته و تمام ناحیه جنوبغربی ایران را میپوشانند.
زمینشناسی زاگرس:
کوههای زاگرس همانطور که ذکر شد از رشتههای متوازی و چینخورده منظم دنیا بهشمار میآید. این کوهها از نقطه نظر ذخائر نفتی بسیار معروف است و از نظر مورفولوژی چندان مطالعه نشدهاند لیکن میتوان چندین منطقه مشخص تشخیص داد:
الف. رشتههای خارجی
این رشتهها بهصورت عوارض مقطع هستند و تا پایکوههای بین النهرین پیش رفتهاند. چینهای آنها ساده و از یکسری رسوبات تشکیل یافتهاند. پایه این رسوبات از لایههای ضخیم مارن و ژیپس دوره میوسن است. بر روی آن ماسه سنگها و مارنهای قرمز رنگ پونسین جای دارد.
در مجموع این تشکیلات در زیر کنگلومراهای قارهای که ضخامت آن به 3000 متر میرسد ختم میگردد. این رسوبات بهصورت دگرشیب بر روی طبقات بسیار قدیمی جای گزیدهاند.
حرکات کوهزایی و جایهجاییها در این منطقه بسیار شدید بوده است و آثار آن هنوز مشهود است. زیرا در اعصار تاریخی نمونهای از این حرکات و جابهجاییها را در بناهای دوره ساسانی میتوان مشاهده کرد.
طاقدیسهای حاصله از چینخوردگی بعد از تشکیل در طول دوران چهارم تحت تأثیر فرسایش یخچالی(یخچالهای محلی) قرار گرفته و بهشدت تخریب گشتهاند و آثار پدیدههای یخچالی را میتوان در قله اشتران کوه مشاهده کرد.
کار و فعالیت فرسایش دورههای بارانی یا سرد منجر به از بین رفتن لایههای نرم طاقدیسهای منظم شده است.
ب. رشتههای شمالشرقی:
سیستم رشتههای شمالشرقی زاگرس بهصورت کوههای متوازی است و در مجموع توپوگرافی ممتدی را تشکیل میدهند. در این سیستم ناهمواریها سری رسوبات بسیار کامل برونزد دارد و طرز استقرار متناوب طبقات نرم و سخت موجب پیدایش اشکال ساختمانی جالب توجهی شده است. با وجود این میزان درجه سختی سنگها در این منطقه متغیر است. از جمله آن درجه سختی سنگها را میتوان از جنوب شرق بهطرف شمالغرب بهخوبی باز شناخت. مهمترین مخازن نفتی ایران در رشتههای ممتد و در داخل آهکهای الیگومیوسن قرار دارد. رسوبات دوره ائوسن و کرتاسه فوقانی دارای رخساره آهکی و مارنی است لیکن کرتاسه میانی از آهکهای بسیار سخت در نتیجه از نظر مورفولوژیکی بهصورت دیوارههای تند بهنام کورنیش یا گیلوئی درآمدهاند.
رسوبات دوره ژوراسیک نیز بیش از 1000 متر ضخامت دارد. رخساره این رسوبات در جنوب آهکی است لیکن در شمالغرب از شیستهای قیری است. طبقات تریاس نیز بیش از 1200 متر ضخامت داردکه همه از آهکهای دولومیتی سخت همراه با ژیپس است. بالاخره در زیر طبقات تریاس، طبقات پرمین با ضخامت 1000 متر از آهک ساخته شده که در زیر آنها طبقات کربونیفر نمکدار ظاهر میشوند.
نظم اشکال ساختمانی بر اثر فشارهای تکتونیکی وارد بر طبقات نرم و پلاستیکی در برخی نقاط موجب پیدایش پدیدههای ناموزون گشته و این بینظمی دامنههای طاقدیسها نیز آشکار است.
ج.نوار داخلی:
در این نوار چینهای مجتمع اما مقطع جای گزیدهاند. چینهای اصلی بسیار قدیمی هستند(تاحدی این چینها تحت عمل فرسایش مسطح شدهاند). نسبت به استیل ساختمانی زاگرس در مجموع چینها از یک سلسله گسلهها و روراندگیها پدید آمده که این عمل منجر به تجزیه این نوار(نوار داخلی) به واحدهایی کوچک شده که در بین آنها فضاهای فرورفته و از هم جدا قرار دارند در این فضاها یا گودالها رسوبات آندورئیک جمع میشوند.
د. بالاخره حالت نظم چینها بهطور کامل در واحدهای بسیار داخلی ناپدید میشود و یک سری سنگهای دگرگونی که سن آنها مربوط به دوره کرتاسه است و با دستهای از سنگهای سبز مخلوط شده و عموماً بهصورت روی هم رفته قرار میگیرند. چندین رودخانه اگزورئیک که به خلیج فارس میریزند از این رشته کوهها عبور میکنند.
بهطور کلی چینخوردگی زاگرس با تمام ویژگیهای مورفولوژی که در غرب و جنوب ایران جایگزیده ارتفاع بیش از 4500 متر ندارد زیرا این رشته چینخورده بهمانند البرز تحت تأثیر فازهای آتشفشانی قرار نگرفته ولی از نظر چینخوردگی کم اهمیتتر از البرز نیست.
بهطور کلی بلندی مرتفعات از شمالغرب بهسمت جنوبشرق کاسته شده و ساختمان پیچیده آن در این جهت بهتدریج تخفیف یافته و بالاخره در حواشی خلیج فارس کوتاهتر میشوند. بهطوری که چینهای ساحلی فقط از کوهها و مجرای کم ارتفاع آهکی تشکیل مییابد. بالاخره پایینتر از نصفالنهار عمان رشتههای متوازی کاملاً از مواد متفاوت ساخته شدهاند که بیشتر از مواد فلیش است که تخریب آن مورفولوژی خاصی به این منطقه داده است. در این ناحیه است که ستیغهای ماسهسنگی چالههای حفر شده در طبقات رسی را از هم جدا میکنند.