اب و هواشناسی و ژئومورفولوژی دیرینه

نقد و بررسی مسائل جغرافیایی

اب و هواشناسی و ژئومورفولوژی دیرینه

نقد و بررسی مسائل جغرافیایی

جغرافیای سیاسی جمعیت

            جغرافیای سیاسی جمعیت

حسین صارمی، 


امروزه جمعیت نیرومند واقعی که بتواند امنیت ساز و تأمین کننده باشد، فقط هنگامی محقق می شود که علاوه بر متناسب بودن تعداد جمعیت با وسعت کشور، آن جمعیت دارای اندیشه، مهارت، آموزش و از تعالی فکری برخوردار باشد. جمعیت متناسب در واقع جمعیتی است که در موقع بروز خطر و هجوم بیگانگان بتواند از سرزمین خود دفاع کند، یعنی جمعیت آنقدر کم نباشد که توان حفظ قلمرو خود را نداشته باشد(همانند کشورهای بحرین، امارت متحده عربی، کویت و. . .) ویا آنقدر زیاد نباشد که دولت نتواند از عهده ی نیازمندیهایی آنان برآید(همانندی کشورهای بنگلادش،هند، چینو . . .) . در نتیجه در موقع بروز کمبودها نارضایتی هایی را بوجود آورند.

بطور کلی تراکم نسبی و زیستی جمعیت و فشردگی انسانها در واحد سطح باید متعادل و بهره مند از امکانات و همسو با اهداف سیاسی،اقتصادی و . . . کشور باشد و بستر فضائی قدرت و محیط زیست را آسیب نرساند.میزان جمعیت یک کشور یک عامل مهم و قابل ملاحظه است، زیرا توانائی ایجاد یک نیروی قومی و تأمین افراد مورد نیاز به میزان جمعیت یک کشور بستگی دارد{1}.

ثبات دائمی و امنیت واقعی هر کشور عموماَ مشروط بوجود تعادل و تواز بین عوامل انسانی و طبیعی است که تأمینات اقتصادی و سیاسی را بدنبال دارد. البته در طول تاریخ ابعاد کمی انسانی و جمعیت زیاد برای دفاع و آبادانی کشورها اهمیت فراوان تری داشته و نوعی امتیاز و پایه قدرت و امنیت محسوب میشده است. تا چند دهه پیش نیز بین جمعیت و قدرت دولت و کشورها یک رابطه خطی و قطعی تصور می گردید( البته این رابطه امروزه  از یک رابطه ی خطی، به یک تابع با پارامترهای متعدد تبدیل شده است). جهت ایجاد و حفظ امنیت ضروری است که علاوه بر توجه به این نکته اساسی که " یکی از عناصر وجودی هر دولت مردم اند"{2}، ارتباط و توازن معقولی نیز بین شمار این مردم یعنی جمعیت کشور و تعداد نیروهای انتظامی و نظامی برقرار باشد و نیروهای نظامی و انتظامی به تناسب محدود فعالیت و فضای کاری و اهداف ملی و بین المللی از نظر نفرات کافی و مجهز به دانش روز و بینش وسیع همراه با ابزار لازم باشند. مخصوصاَ با عنایت به این مسئله که عموماَ مرزها آسیب پذیر هستند بیشترین تأثیر را در امنیت یا ناامنی سیاسی ، اقتصادی دارند(اعم از هجوم دشمن و یا مبارزه با قاچاق و . . .). بنظر خبرگان نظامی و سیاسی بایستی تعداد نیروهای مسلح و دفاعی کشور با طول مرزها متناسب باشد. بنابر این می توان گفت: تعداد نیروهای حفاظتی تابعی است از متغییر طول مرزها و نسبت بحرانی بودن آن، هرچند عامل تخصص، تکنولوژی و ایمان کاری نیروها بسیار تعیین کننده است.

هرگاه افراد بین سنین 20 تا 65 سال بیش از 35 درصد کل جمعیت یک کشور را تشکیل دهند، چنین سرزمینی از بهترین و مطلوبترین عوامل ژئوپلیتکی بمنظور حفظ امنیت، ثبات سیاسی و توسعه اقتصادی برخوردار است. ولی واقعیت این است که بشر امروز هر چه پیش می رود بیشتر به مغز و اندیشه و تکنیک  تکیه دارد تا زور بازو سیاهی لشکر، و با درایت و مدیریت بجای بیشترین ها در تدارک بهترین ها است تا حدی که در بسیاری موارد کمیتهای محض نه فقط ارزش بلکه ضد ارزش و اکثراَ زمینه ساز اغتشاش و نیاز محسوب می گردد. لذا گروهی بشمار اندک ولی پرمایه، بیدار، مؤمن، باسواد، دارای تخصص، امیدوار و سلحشور، باخلاقیت و درایت و دارای سلامت جسمی و روحی و وجدان کار، بر انبوهی بی سواد، ناسالم، گرسنه و نیم گرسنه، مأیوس و بیکار به مراتب برتری دارند{3}. در این باره فردوسی می گوید:

                                          " چه یک مرد جنگی چه یک دشت مرد  "

ارزیابی جمعیت بعنوان یک عامل قطعی قدرت، کاردرستی نیست. جمعیت وقتی منبع تولید بحساب می آید که باسواد و سالم باشد و آنهم در شرایط پر جمعیتی مقدور نیست{4}. دکتر عزتی معتقد است: تثبیت امنیت کشور، کیفیت جمعیت و مهارتهای عینی و ذهنی انسانها را ضروری می داند و هر گاه در تجزیه و تحلیل خوبی برخوردار نباشد نمی توانند این موقعیت را درک کنند و این عدم درک موقعیت امکان توسعه به معنی دقیق کلمه را برای ساکنان آن سرزمین تقریباَ غیر ممکن می سازد. در نتیج توسعه با هر بعدی دارای جنبه های تخریبی  وسیعی خواهد شد به همین علت چنین کشورهیی همیشه با بی ثباتی دست به گریبانند. چه بسا امروز مجموعه کشورهای جنوبغربی آسیا و بخشهای عظیمی از دنیا دچار چنین فاجعه ای هستند و به همین علت معتقدند با ثبات ترین کشورهای دنیا کشوری است که درصد انسانهای ماهر آن نسبت به دیگر کشورها در سطح بالاتری قرار داشته باشد{5}.

نتیجه گیری

کشور ایران در منطقه کلیدی دنیا قرار دارد که علاوه بر ویژگیهای ارتباطی، بین تمدنی، علمی، فرهنگی و مذهبی، ادامه حرکت چرخهای عظیم صنعت جهانی را نیز به عهده دارد. از نظر سیاسی و امنیتی نیز همواره مورد تهدید از سمت شمال و غرب بوده است. لذا جهت در امان بودن و تثبیت امنیت داخلی و خارجی و آرامش، ایران را وادار می سازد که در جهت ایجاد یک ارتش نوین اقدام و " رابطه صحیح و منطقی بین جمعیت و تعدا نیروهای بازدارنده و ظامی" خود برقرار نماید. توجه اساسی به کیفیت جمعیت تا کمیت آن، بهینه ها تا بیشینه ها و تلاش در جهت گسترش آزادی های مدنی، رشدفکری، فرهنگی، تعهد، تخصص و مهارت بیشتر انسانهاست که باید اساس کار قرار گیرد تا زمینه بیشتر قدرت، امنیت و ایفای رسالتهای ملی و بین امللی را همگام با توسعه  پایدار و فراگیر داخلی فراهم آورد. از طریق تلاش در، افت کمی جمعیت و رشد کیفی آن، فراهم آوردن ومینه های کامل اشتغال، برنامه ریزی های ملی و مخصوصاَ منطقه ای( جهت آبادانی متوازن و تعدیل مهاجرتهای روستائی و کنترل شهری شدن های بی رویه)، شناخت و بهره گیری بیشتر از توانهای انسانی و محیطی و بهره وری صحیح، ایجاد فرهنگ کار و تلاش و امیدواری و اصلاح مدیرت ها  بوجود آورد.    


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.