اب و هواشناسی و ژئومورفولوژی دیرینه

نقد و بررسی مسائل جغرافیایی

اب و هواشناسی و ژئومورفولوژی دیرینه

نقد و بررسی مسائل جغرافیایی

چاه های غیر مجاز وتهدید طبیعت.

چاههای غیر مجاز و تهدید طبیعت


حسین صارمی، 

Siamak.Saremi@gmail.com


-یکی از منابع اصلی تأمین آب سفره های آب زیرزمینی هستند. آبهای زیرزمینی که در سه شکل برداشتی چاه، چشمه و قنات مشاهده می شوند، در مناطق خشک و نیمه خشک از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. در مناطق شهری بهره برداری از سفره های آب زیرزمینی بیشتر به شکل چاه جهت تأمین آب شرب صورت می گیرد. در مناطق روستایی بهره برداری از آبهای زیرزمینی در هر سه شکل چاه، چشمه و قنات برای کشاورزی در مرحله اول و جهت شرب در اولویت دوم قرار می گیرد. اما در مناطق صنعتی بیشتر برداشت بصورت چاه و بدون اینکه عملیات تصفیه بر روی آن صورت گیرد، مورد استفاده قرار می گیرد.

در استان فارس در حدود 90 درصد از وسعت آنرا آب و هوای خشک و نیمه خشک در برگرفته است. در این منطق به علت خشکسالی که در چند سال اخیر و برداشت بیش از حد مجاز آب از سفره های آب زیرزمینی، زیست بوم های این مناطق در معرض بحران جدی قرار گرفته اند.


- روند برداشت آب از طبیعت

کنار رودخانه ها اولین مناطقی بوداند که انسان آنها را جهت زندگی انتخاب کرد. دسترسی آسان به آب مهمترین مزیت این مناطق بوده است. با انتخاب این مناطق توسط انسان، پایه های اولیه تمدن بشری در کنار و حواشی رودخانه های بزرگ شکل گرفت. ولی بر اثر گذشت زمان انسان به این نتیجه رسید که مناطق کوهستانی هم (مخصوصاَ در مناطق کوهپایه ای) می توان کشاورزی کرد.

اما زندگی بشر در مناطق خشک و نیمه خشک، که فقط فصول پائیز و زمستان از بارندگی برخوردارند. انسانها و خصوصاَ کشاورزان این مناطق در فصل تابستان و اوائل پائیز با کمبود آب مواجه می شوند. لذا در گذشته دو شیوه برای مرتفع کردن این مشکل در مقابل آنها بوده است. نخست ذخیره سازی آب رودخانه ها در دره ها و شیارهای میانکوهی، شیوه ای که بعدها بنام سدسازی معروف گردید. روش دیگر، استفاده از آبهای زیرزمینی بود که به سه شکل چاه، چشمه و قنات، توسط کشاورزان مورد بهره برداری قرار می گرفت. در مناطق خشک و نیمه خشک بهره گیری از قنوات در ایران مرسوم بوده است، روشی که پس از هزاران سال هنوز هم کم وبیش مورد استفاده قرار می گیرد.

رویکرد منابع آب در سه دهه اخیر

در سه دهه اخیر وقایعی به وقوع پیوسته که رویکرد استفاده از منابع آب را در کشور و استان فارس تغییر داده است.

- افزایش جمعیت و رشد زندگی شهرنشینی.  در طی سه دهه اخیر جمعیت استان فارس حدود 2.2  برابر شده، همچنین نرخ رشد شهرنشینی از 28 درصد در سال 1335 به حدود 63 درصد در سال 1385 رسیده است. این رشد جمعیت شهرنشین، افزایش مصرف آب را در شهرها بدنبال خواهد داشت. از سوی دیگر جمعیت حدود 2 میلیون نفری استان به 4.4 میلیون رسیده است. این افزایش نرخ شهرنشینی و کل جمعیت استان تقاضای مصرف بیشتر آب را بهمراه داشته است.

- خشکسالی و کاهش بارندگی ها.  بطور کلی روند بارتدگی در کشور و استان فارس یک روند کاهشی بارش را نشان می دهد( طی 40 سال گذشته). علاوه بر کاهش روند بارش طی 40 سال اخیر نوع و رژیم بارندگی نیز بصورتی تغییر کرده است، که انسان کمترین استفاده را می تواند از آن داشته باشد. نوع بارش برف در استان فارس کاهش یافته و از طرفی دیگر شدت – مدت بارندگی ها نیز افزایش یافته، بصورتی که مقدار زیادی بارنذگی طی مدت زمان کوتاهی بارش می یابد. در برخی مناطق 40 تا 60 درصد بارندگی کل سال تنها در چند ساعت بوقوع می پیوندد. علاوه بر تغییراتی که در این مؤلفه اقلیمی صورت گرفته است، خشکسالی هها نیز در فرکانس های زمانی کوتاهی به وقوع می پیوندد. تمام این مسائل اقلیمی باعث شده که آب کمتری در دسترس انسان قرار گیرد.

- توسعه صنعتی و افزایش مصرف آب، احداث کارخانجاتی که احتیاج زیادی به آب دارند بر مصرف آب به طرز قابل توجهی می افزاید. علی رغم اینکه طی 30 سال اخیر کارخانه هایی که نیاز به آب زیادی داشته باشند، در فارس رشد چندانی نداشته است، ولیکن همین روند کم هم در افزایش مصرف آب تأثیر گذاشته است. 

- زیرکشت بردن اراضی دیم و بایر. مهمترین عاملی که باعث برداشت بی رویه آب از سفره های زیرزمینی در استان فارس شده است، زیرکشت بردن اراضی دیم و بایر کم بازده بوده است. این روند خصوصاَ در اوایل انقلاب و بعد از انقلاب بوجود آمد. بخش قابل توجهی از زمین های بیابانی اطراف شهرها و روستاها توسط مردم زیرکشت رفت و از سوی دیگر، برخی اراضی با هدف اشتغالزایی توسط هیئت هفت نفره به بیکاران واگذاری شد ( بدون مطالعه، بررسی و ارزیابی های کارشناسانه!). واگذاری زمین به شرکتهای زراعی و تعاونی و . . . از دیگر مواردی بود که نیاز به آب را بسیار افزایش داد. با توجه به موارد فوق که نشاندهنده افزایش میزان مصرف آب در چند سال اخیر است و نیز با توجه به ثابت ماندن منابع آبی و خشکسالی های چند سال اخیر، در یک اقدام غیرمسئولانه دیگر اقدام به حفر چاه های عمیق کنترلی نداشته است مردم و دولت با حفر چاه های عمیق و نیمه عمیق که خیلی از آنها پروانه و جواز حفر چاه هم ندارند، باعث نابودی قنوات و چشمه سارها شده اند( با نگاهی به قنوات موجود در استان فارس مشاهده می شود که حدود 40 تا 60 درصد آنها خشک و نابود شداند). ولی در عوض در هر 500 تا 1000 متر موتور آبی در حال فعالیت و مکیدن آب از سفره های زیرزمینی است. اگر خشکسالی چند سال دیگر ادامه داشته باشد و از طرفی برداشت بی رویه منابع زیرزمینی هم ادامه داشته باشد و چاره ای برای این معضل اندیشیده نشود، این مشکل می تواند به نابودی این منابع منجر شود که پیامد آن نشست زمین و خشک شدن برخی مناطق جنگلی، مراتع، دشتها و هزاران خسارت دیگر خواهد بود.

- چاره اندیشی 

متولیان امور آب استان بایستی از صدور مجوز برداشت آبهای زیرزمینی در مناطق بحرانی جداَخودداری کند و در مناطقی که احتمال برداشت آب زیاد، منجر به معضلات زیست محیطی می شود، برخی از جوازها و پروانه های بهه برداری را برای مدتی باطل اعلام کند و یا اینکه برداشت آب بصورت دوره ای انجام شود. دولت بایستی صنایعی را که به آب زیادی احتیاج دارند، ملزم کند که طرحهایی جهت بازیافت آب از فاضلابهای موجود در آن صنایع ارائه کرده و به مرحله اجرا برسانند. همچنین از تکنولوژِی بارور کردن ابرها جهت افزایش میزان بارش در استان فارس، اقدام کند. ملزم کردن کشاورزان به استفاده از  روشهای آبیاری جدید همچون آبیاری قطره ای و افزایش راندمان آب در کانالهای آبیاری و تبدیل کانالهای سنتی به کانالهای مدرن، جهت کاهش پرت آب.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.