اب و هواشناسی و ژئومورفولوژی دیرینه

نقد و بررسی مسائل جغرافیایی

اب و هواشناسی و ژئومورفولوژی دیرینه

نقد و بررسی مسائل جغرافیایی

پراکندگی دشت های استان فارس


حسین صارمی،پارک علم و فناوری فارس واحد 303- شرکت مهندسین مشاور روانآب فارس

siamak.saremi@gmail.com   


- مقدمه

قسمت اعظم این استانها در محدوده سلسله جبال زاگرس قرار می گیرد. از اینرو به جاست در ابتدای این مبحث، ویژگیهای ریخت شناسی این واحد که به تبع، ریخت شناسی استانهای مذکور را نیز دربرمی گیرد بیان شود. در بخشهای بعد بر اساس نقشه های زمین شناسی موجود، پراکندگی دشتها در استانهای مورد بحث، ذکر شده و سازندهای رخنمون در اطراف آنها که در ارتفاعات و تاقدیسهای مجاور دشتها بیشترین گسترش را دارند ذکر می شود. افزون بر این حساسیت سازندهای مذکور نسبت به فرسایش و حرکتهای توده ای که به تبع بر این دشتها نیز اثرگذار است تا حد امکان بیان می شود. انتظار می رود مواد آبرفتی تشکیل دهنده این دشتها بیشتر از مواد فرسایش یافته سازندهای ارتفاعات مجاور می باشد که بیشترین حساسیت را به فرسایش دارند.


- زاگرس در استان فارس 

واحد زاگرس در منطقۀ فارس به حداکثر پهنای خود می‌رسد. در فارس، امواج چین‌ها ملایمتر و بازتر شده و بیشتر به صورت چاله‌های ناودیسی و برجستگی‌های تاقدیسی ساده خودنمایی می‌کند. چاله‌های ناودیسی اغلب از طریق فرودهای محوری تاقدیسها به یکدیگر متصل شده و در نتیجه، دشتهای بسیار فراخ به وجود آورده‌اند (مانند دشت داراب). از مشخصات دیگر زاگرس فارس، ناوهای برجسته می‌باشد که گاهی در ارتباط با زمینهای پست مجاور  حالت برجسته یافته و توپوگرافی مشخصی پیدا کرده‌اند( ناودیس برجسته قلات، شهرک و . . .).

در منطقۀ فارس، محور چینها به تدریج به طرف شرق متمایل می‌شوند و سرانجام در منطقۀ لار، به کلی غربی- شرقی می‌شوند. علاوه بر این، دخالت نیروهای عمودی به صورت تزریق نمک (گنبد نمک) ویژگی خاصی به زاگرس فارس بخشیده است، به گونه‌ای که بزرگترین تمرکزگاه گنبدهای نمکی کشور است( گفته می شود در استان فارس بیش از 114 گنبد نمکی وجود دارد). تزریق نمک در میان رسوبات اغلب لایه‌های فوقانی را شکافته و در سطح زمین توپوگرافی خاصی را به وجود آورده‌اند. حضور و دخالت گنبدهای نمک باعث شده تا بسیاری از زمینها و آب منطقۀ فارس به املاح نمک آلوده شده و غیرقابل استفاده گردند. 

افزون بر این تعدادی کویر در استان فارس مشاهده‌ می‌شود. کویرها بر اساس تعریف بولک عبارتند از زمینهای رسی و سیلتی بسیار شور که در فصل مرطوب دارای خاک نرمی هستند که پوستۀ نمکی آنها گاهی از آب پوشیده شده و اغلب در کنار هم قرار دارند و فاقد هر گونه آثار حیات اعم از گیاه یا حیوان می‌باشند. صورت عمومی کویرها شامل سرزمین هموار یا پوشش سطحی پف‌کرده است.

مهمترین کویرهای فارس عبارتند از:


نام


موقعیت

مساحت (km2)

مساحت قشر نمک(km2)


تیپ کویری

ابرقو

جنوبشرق ابرقو

1590

1015

قشر نمکی+جلگه رسی+منطقه مرطوب

میدان لاوار

جنوبشرق ابرقو

1000

85

قشر نمکی+جلگه رسی+ دلتا

نیریز

شرق نیریز

1915

747

قشر نمکی+جلگه رسی+دریاچه فصلی

علاوه بر کویرها، اغلب در چاله‌های کوچک محلی، و یا مسیر رودهای کم‌شیب، رسوب دانه‌های بسیار ریز رس و سیلت اشکال دیگری به وجود آورده‌اند و صورت ظاهری این پدیده نیز صاف و فاقد پوشش گیاهی است. این پدیده نامهای گوناگونی دارد و به آن کویر کم‌نمک یا بدون نمک نیز می‌گویند. مهمترین کویرهای کم‌نمک استان فارس عبارتند از: 

- میدان گل (شرق دریاچۀ بختگان)

- میدان لاوار (جنوب شرق ابرقو) 


- زمین ریخت شناسی استان فارس

بر اساس تقسیم بندی واحدهای زمین ریختی ایران، استان فارس و نواحی اطراف آن در واحد زاگرس(واحد جنوبغربی) ایران قرار می گیرند. این واحد که به نوبه خود به دو قسمت زاگرس چین خورده و زاگرس مرتفع تقسیم می شود با طولی حدود 1400 کیلومتر و با روند شمال غرب- جنوب شرق از حوالی مریوان در استان کردستان آغاز و تا جنوب بندرعباس(یا به طور دقیقتر تا تنگه هرمز) گسترش میابد. زاگرس در واقع یکپارچه ترین توده کوهستانی ایران است که از یک سو به جلگه خوزستان و از سوی دیگر به فرورفتگی های ایران مرکزی محدود می شود. از لحاظ شکل ظاهری این مجموعه بزرگ ناهمواری ایران، تفاوتهای بارزی را با سایر واحدهای ژئومرفیک نشان می دهد. به طوریکه در زاگرس چین خورده نوع کلاسیک این ناهمواری ها در اثر فرایند چین خوردگی و در زاگرس مرتفع فرایند گسلش و ایجاد سفره های رورانده عامل اصلی تشکیل این گونه اشکال زمین ریخت بوده است. با این حال نوع ناهمواری ها و شکل ظاهری آنها در هر دو قسمت به تدریج از داخل به طرف خارج تغییرات محسوسی یافته و ابتدا به زاگرس چین نخورده و در نهایت به دشتهای هموار ختم می شود. بدین ترتیب از نظر پیکرزمین ساختاری مجموعه زاگرس را می توان به سه واحد زاگرس مرتفع، زاگرس چین خورده و زاگرس چین نخورده(هموار) تقسیم کرد. مرز بین زاگرس مرتفع و زاگرس چین خورده گسل جدید زاگرس بوده و گسل قدیمی زاگرس نیز این واحد را از واحد ایران مرکزی(سنندج- سیرجان) جدا می کند. بخشی از زاگرس که به طور کلی در استان پهناور فارس گسترده شده است را به عنوان زاگرس جنوب شرقی یا زاگرس فارس در نظر می گیرند که در واقع قسمت عمده آن در زاگرس چین خورده قرار می گیرد. بخش شمالی و شمال شرقی استان در همسایگی استانهای اصفهان و کرمان نیز بخشی از واحد زمین ریخت ایران مرکزی به حساب می آید که البته از گسترس کمی برخوردار است.

در این مقاله به منظور سهولت در انجام مطالعات و دسترسی به اطلاعات، زمین ریخت شناسی استان را به دو قسمت زمین ریخت شناسی دشت و زمین ریخت شناسی کوهستان تقسیم نموده ایم که حاوی اطلاعات عمومی در مورد مشخصات ژئومرفیک استان می باشد.



- زمین ریخت شناسی دشت

دشتهای استان فارس در بخشهای میانی غالبا از نوع آبرفتی و در بخشهای شرقی عمدتا از نوع کویری(بیابانی) است. دشتهای آبرفتی از رسوبات و نهشته های تحکیم نیافته ائی تشکیل یافته است که خود از فرسایش رودخانه ائی ارتفاعات بلند زاگرس بوجود آمده اند. بدین علت در بیشتر این دشتها سیستمهای پیچیده ائی از رودخانه ها و آبراهه ها وجود دارد که گاه به صورت دائمی و گاه به صورت فصلی باعث بوجود آمدن دشتهای سیلابی  و تراس های آبرفتی بویژه در قسمتهای میانی استان گردیده اند. این دشت ها در نزدیکی کوهپایه ها به تدریج به رسوبات مخروط افکنه تبدیل می شوند.



- دشت شیراز

دشت شیراز در میانی ترین بخش استان عمدتاًَ از رسوبات دشت سیلابی، رسوبات کوهپایه ای تحکیم نیافته تا کمی سیمانی شده، پادگانه های آبرفتی از جنس ماسه، سیلت و رس، رسوبات مردابی از جنس رس و نمک، آبرفتهای رودخانه ای از جنس قلوه سنگ و شن و رسوبات دریاچه ای در نزدیکی دریاچۀ مهارلو تشکیل شده است. علاوه بر اینها توده های لغزیده که نتیجۀ ریزش ناگهانی لایه های سنگی و لغزش در شیبها است از دیگر سیماهای مورفولوژیک دشت شیراز است. رسوبات کوهپایه ای تحکیم نیافته به صورت مخروط افکنه از جنس گراول، کنگلومرای کم سیمانی شده در دامنۀ کوهها یا در مجاورت دشتها مشاهد می شود. دشت شیراز یک دشت ناودیسی است که توسط تاقدیسهای بزرگ احاطه شده و در اثر فعالیت سیستمهای گسلی جوان و بروز نشستهای بعدی ایجاد گردیده است. به علت مناسب بودن بافت خاک و بالا بودن سطح آب زیرزمینی در دشت شیراز، انواع محصولات کشاورزی در این دشت کشت می شود. رودخانۀ قره آغاج از جمله مهمترین رودخانه هایی است که در این دشت جریان دارد.


- دشت مرودشت

 این دشت در حقیقت ادامه دشت شیراز به طرف شمل و شمال غرب است که عمدتا از رسوبات سیلابی از جنس رس و ماسه، آبرفتهای رودخانه ای (مئاندری) و رسوبات مردابی از جنس رس و نمک تشکیل یافته است. این دشت در واقعی یکی از پهناورترین و حاصلخیزترین دشتهای استان فارس است که از زرقان در جنوب تا دشت خرامه و ارسنجان در جنوب شرق و شمال شرق و دشتهای سعادت شهر و مرغاب در شمال گسترش دارد. ویژگی مورفولوژیکی این دشتها نیز تا حد زیادی مشابه دشت مرودشت است. به طور کلی قسمت عمدۀ آنها از رسوبات سیلابی و رودخانه ای (مئاندری) تشکیل شده است که به تدریج با نزدیک شدن به کوهها به رسوبات کوهپایه ای و مخروط افکنه (از جنس رس، سیلت و کنگلومرای سیمانی شده) تبدیل می گردد. رودخانۀ کٌر طویلترین رودخانۀ جاری در دشت مرودشت است.


- دشت ارژن 

این دشت با مساحتی حدود 90 کیلومتر مربع در 60 کیلومتری غرب شیراز قرار گرفته است. از دیدگاه ژئومرفیک این دشت در واقع یک پولیه است. بدین معنا که آب حاصل از نزولات جوی، جریان سطحی و یا چشمه های کارستی ابتدا در دریاچه آن جمع شده و سپس از طریق حفراتی که در جنوب شرق دشت و در مجاورت گسل شرقی وجود دارد به داخل زمین فرو رفته و تخلیه می گردد. 



- دشت ابرکوه

 دشت ابرکوه (ابرقو) دشت بزرگی است که با مساحتی حدود 1500 تا 2000 کیلومتر در شمال خاوری کوه همبست و در مسیر جادۀ سورمق-دهشیر قرار گرفته است. بلندی این دشت از دریا حدود 1500 متر می باشد. حوضۀ آبریز خشکرودهای این دشت به سوی شمال شرقی به مرداب گاوخونی و پهنۀ نمکی ابرقو می رسد. نهشته های کوهپایه ای دشت بیشتر به صورت قلوه سنگ، شن و ماسه پدیدار شده است که در بخش گسترده ای در دامنۀ کوهها به چشم می خورد. شیب توپوگرافی این نهشته ها 1 تا 2 درصد است. در بخشهایی از این کفه که شیب توپوگرافی به صفر می رسد، به مواد دانه ریز در حد رس و لای تبدیل می گردد که به دلیل تبخیر زیاد و بارش اندک، با مواد تبخیری مانند گچ و نمک همراه است. کفۀ ابرقو در واقع یکی از سری فرورفتگیهایی است که از دریاچۀ ارومیه تا جازموریان با روند شمال غربی-جنوب شرقی قرار گرفته است. این کفه با راستای شمال غربی با فواصل نه چندان طولانی به کفۀ طاقستان و از آنجا به باتلاق گاوخونی می پیوندد. به طور کلی دشت ابرقو کفه ای بسیار هموار است که با گل و لای همراه با املاح تبخیری و همچنین ماسه های بادی پوشیده شده و در سرتاسر سال نیز خشک است. 


- دشت آباده 

 به طور کلی از نظر ریخت شناسی، منطقۀ آباده از مجموعۀ چند دشت بزرگ و کوچک تشکیل یافته است که به وسیلۀ کوههای بلند با روند شمال غربی-جنوب شرقی از یکدیگر جدا می شوند. این ویژگی ژئومرفولوژیک متأثر از گسله آباده – سورمق است که باعث رورانده شدن نهشته های پرمین و به وجود آمدن هورست – گرابنهای متعدد در این منطقه گردیده است. دشت آباده به عنوان بزرگترین دشت منطقه عمدتاً از تراسها و مخروط افکنه های آبرفتی تا پهنه های رسی، مارنی و گچی و همچنین دشتهای سیلابی (از جنس ماسه های دانه ریز) تشکیل یافته است. این دشت با هوای گرم در تابستان و سرد و ملایم در زمستان، یکی از دشتهای خشک و بیابانی استان فارس به شمار می آید که متوسط بارندگی آن به حدود 150 میلیمتر در سال می رسد و در فصل بهار این منطقه تحت تأثیر بادهای شدیدی است که از نواحی کوهستانی به طرف نواحی بیابانی می وزند. در این دشت، نهرها و قنوات متعددی وجود دارد که غالباً در دشتهای سیلابی و کفه های رسی حفر شده اند و به طرف شمال شرقی از مقدار آنها کاسته می شود. آب دهی این قناتها گاه ببیش از 70 لیتر در ثانیه میرسد. 


- دشت قطروئیه

دشت قطروئیه، فروافتادگی مثلثی شکلی است که بخش غربی آن به یک زون گسلی بسیار مهم به نام زون گسلی قطروئیه – ده برین محدود می شود. در حقیقت، دشت قطروئیه در اثر عملکرد متقابل این زون گسلی و زون راندگی شمال غربی – جنوب شرقی ده وزیر- ده برین بوجود آمده است. این دشت محل تجمع بارشهای فصلی بوده و رسوبات حاصل از فرسایش کوهستانهای شمالی و غربی در آنها نهشته می شوند. این فرورفتگی سطح تراز کل منطقۀ قطروئیه به حساب آمده و آبریزهای تمامی محدوده به آن سرازیر می شود. دشت قطروئیه در شرق و شمال شهر قطروئیه عمدتاً از زمینهای زراعتی و دشتهای جوان، پهنه هایی از جنس رس و ماسه نمکی تشکیل یافته است. به طرف جنوب شرق جنس این دشت تغییر کرده و به رسهای نمکی تبدیل می شود. عبور از این قسمت که گودترین قسمت دشت به حساب می آید در مواقع بارانی بسیار خطرناک بوده و به این لحاظ، قبلاً به آن کفۀ مرگ گفته میشد. رسوبات کوهپایه ای که در حدواسط این دشت و کوههای مرتفع در شمال شرقی وشرق قرار گرفته شده عمدتاً از مارن، سیلت، و کنگلومرای سست تشکیل یافته است. در لابلای این نهشته ها، تراسهای آبرفتی و مخروط افکنه های جوان قرار گرفته اند که در نزدیکی نواحی روستایی و مرکزی دشت به رسوبات دشت سیلابی و نهشته های بستر رودخانه ائی تبدیل می شوند. بر روی عکسهای هوایی، دشت قطروئیه با رنگ سفید از سایر قسمتها متمایز است.


- دشت خنج

 این دشت در شرق و شمال شهر خنج قرار گرفته است. در این منطقه، علاوه بر دشت خنج، دشت دیگری به نام دشت علا مرودشت نیز وجود دارد که به وسیلۀ کوه تنگه خور (تاقدیس خشت) در شمال و کوه لنگه آسیایی در جنوب محصور شده است. هر دو دشت ظاهراً در اثر عوامل زمین ساختی (گسلی) در منطقه بوجود آمده و حتی راستای روخانه دائمی و فصلی نیز در ارتباط تنگاتنگ با این عوامل است. دشت خنج غالباً از پهنه های سیلتی، رسی، ماسه ای و تا حدی گراولی و نهشته های دشت سیلابی از جنس رس سیلت و نمک تشکیل یافته است. دریاچۀ فصلی خنج نیز که حاوی رسوبات سیلتی و نمکی است از دیگر پدیده های ریخت شناختی این دشت است که در سالهای پرباران برای مدت کوتاهی در آن آب تجمع می یابد. دشت علاءمرودشت در جنوب، دارای همان ترکیب لیتولوژیکی دشت خنج است که عمدتاً از فرسایش کوههای مجاور منشأ گرفته است. در این دشت بر خلاف دشت خنج، رسوبات آبرفتی و بستر رودخانه ای از گسترش بیشتری برخوردارند که غالباً به صورت دشتهای سیلابی ممتد در مجاور رودخانه های فصلی و دائمی به وجود آمده اند. دشت خنج به طرف شرق تا منطقۀ گراش ادامه یافته و در نهایت به دشت لار می پیوندد. دشت علاءمرودشت نیز به طرف شرق و شمال شرقی به دشت بیرم و کوه گاوبست گسترش می یابد.


- دشت حاجی آباد

 منطقۀ حاجی آباد خود شامل دشتهای نسبتآً وسیعی چون دشت زرین دشت (در شمال و شرق زرین دشت)، دشت شهر پیر (در جنوب روستاهای شهرپیر، رده شور، و دوبران) و دشت جویم (در پیرامون بنارویه) می باشد. دشت زرین دشت عمدتاً از نهشته های رسی و سیلتی، نهشته های آبرفتی و سیلابی و پهنه های کوچک رسی تشکیل یافته است. دشت شهر پیر نیز شامل پهنه های رسی و سیلتی وسیع و رسوبات کانال رودخانه ای است که همۀ آنها به دریاجۀ فصلی می ریزند. کف این دریاچه دارای فرو چاله هایی است که آب را در خود فرو می برند. دشت جویم که از شمال روستای منصور آباد تا جنوب بنارویه گسترش دارد از انباشته های رسی و سیلتی و همچنین رسوبات بستر رودخانه ای (سیلابی) تشکیل یافته است. چندین رشته قنات در این دشت حفر شده است که منبع اصلی تأمین آب کشاورزی به حساب می آیند. علاوه بر عوامل فرسایشی، عوامل تکتونیکی نیز در به وجود آمدن این دشتها نقش داشته اند، به طوری که مرز کلیه دشتها با ارتفاعات مجاور، تراستی و گسلیده است.


- دشت فراشبند

 دشت فراشبند با روند شمال غربی- جنوب شرقی از جنوب شهر فراشبند در جنوب روستای کنارمالک آغاز شده و تا بخش جره گسترش دارد. عرض متوسط این دشت حدود 6 کیلومتر و درازای آن 30 کیلومتر است. این دشت در پیرامون شهر فراشبند و جنوب روستا آویز عمدتاً از پهنه های رسی و سیلتی تشکیل یافته است که در آنها نخلستانها و زمینهای کشاورزی متعدد وجود دارد. از این ناحیه به بعد، دشت فراشبند از تراسهای سطح پایین ماسه ای، تراسهای سطح بالا و مخروط افکنه های گراولی تشکیل یافته است. دشت دارنجان- نوجین در واقع بخشی از دشت فراشبند به حساب می آید که به طرف غرب از گسترش آنها کاسته شده و نهایتاًَ به ارتفاعات تاقدیسی (تاقدیس گرم، کوه سرخ، بری و میشوان) ختم می شوند. رودخانۀ شور از جمله مهمترین رودخانه های مهم این دشت است که انشعابات فرعی آن تا شمال روستای آویز ادامه می یابد. بخش نوجین در حقیقت پست ترین نقطۀ دشت فراشبند است که علاوه بر رودخانه های شور، رودخانه های کوچک دیگری به طرف آن سرازیر می شوند. 


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.