مجلات علمی و پژوهشی:
1- فصل نامه پژوهش های ژئومورفولوژی کمی
2- پژوهش های جغرافیای طبیعی
3- پژوهش های جغرافیای انسانی
4- پژوهش های روستایی
http://geography.ut.ac.ir/fa/59
7- مجله جغرافیا و برنامه ریزی محیطی
9- فصل نامه جغرافیا توسعه ناحیه ای
10- فصل نامه جغرافیا و مخاطرات محیطی
12- مطالعات جغرافیایی مناطق خشک
14- فصل نامه علمی – پژوهشی انجمن جغرافیایی ایران
15- تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی
19- فصل نامه جغرافیا و مطالعات محیطی
20- فصل نامه بیابان
21- مجله علوم و مهندسی آبخیزداری ایران
22- پژوهش نامه مدیریت حوضه آبخیز
23- فصل نامه پژوهش های آبخیزداری
24- تحقیقات مرتع و بیابان ایران
27- فصل نامه جغرافیای طبیعی
28- مجله علوم زمین
31- فصل نامه علمی – پژوهشی اکوسیستم های طبیعی ایران
گسل میناب
نام دیگر آن گسل زندان است . این گسل دارای روندی شمالی جنوبی بوده و در شمال تنگة هرمز جدا کنندة ایالات ساختاری زاگرس از مکران است . گسل میناب یک گسل راستالغز راستگرد است که در آن در اثر فعالیتهای دگرشکلی در دو طرف گسل تغییر روند محورهای چینخوردگی در زاگرس و مکران دیده میشود . از قدیمیترین گسلهای ایران محسوب شده که سن آن را به پرکامبرین نسبت میدهند . به عقیدة اشتوکلین این گسل ادامة ساختار شمالی جنوبی ایران است که موجب شده درکامبرین رسوبات سری هرمز در شرق آن برجای گذاشته نشود . اصطلاحاً شکستگی شمالی جنوبی میناب که در تنگة هرمز واقه شده را ادامة گسل نایبند میدانند و تحت عنوان خط عمان در زمین شناسی ایران بیان میکنند . در برخی نظریات ادامه این شکستگی را حتی تا ماداگاسکار میکشانند . همچنین در برخی از نظریات گسلة میناب را یک گسلة ترانس کارنت دانسته که ادامة آن یک گسلة ترانسفورمی در پوستة اقیانوسی عمان است و یا به عبارتی ترانسکارنتی است که باقیماندة یکی از گسلهای ترانسفورم در پوستة اقیانوسی نئوتتیس محسوب میشود . دوگانگی رسوبات کامبرین در دو طرف آن نشاندهندة فعال بودن آن در آن زمان است .
گسل نایبند ( گسل نایبندان )
گسلی شمالی جنوبی بوده و مجموعهای مرکب از تعداد زیادی گسله میباشد که در حد غربی پهنة لوت و حد شرقی مثلث مرکزی جای دارد . سازوکار آن بیشتر راستالغز راستگرد است و موجب دگرریختی شدید بین دو ایالت ساختاری لوت و مثلث مرکزی شده است . شیب گسلة نایبند نسبتاً زیاد ( حدود 80 درجه ) میباشد. لذا در طول این گسل چشمههای گسلی زیادی که اکثراً آبگرم هستند ( چشمة آبگرم دیگ رستم ) دیده میشود . روند رشته کوههای اطراف این گسلها نیز بیشتر شمالی جنوبی است ( از جمله ازبککوه ) . یکی از گسلهای قدیمی پوستة ایران محسوب می شود که قدیمی ترین فعالیت آن پرکامبرین است . طوریکه در دو طرف این گسل تغییرات عمدهای از وضعیت مجموعههای سنگی زمین ساختی پی سنگ همچنین تشکیل حوضههای رسوبی قابل شناسایی است . در بخش شمالی به شاخههای متعددی تقسیم می شود که به دو گسل کویر و چاپدونی متصل میگردد .
گسل کلمرد
گسلی است کمانی شکل که ، بخش شمالی، شمال شرقی - جنوب غربی و بخش جنوبی، شمال غربی - جنوب شرقی است . صفحة این گسله به شکل واضحی در کوههای کلمرد قابل مشاهده است . این گسل در تکوین حوضه های رسوبی مثلث مرکزی نقش بسزایی دارد، بطوریکه ضخامت رسوبات در دو طرف این گسل با سن مشابه ، کاملاً متفاوت هستند . به عنوان مثال گروه میلا درکوههای برنجال با ضخانت زیاد دیده میشود درصورتیکه ضخامت این گروه در کوههای کلمرد کاهش مییابد و این اختلاف ضخامت و رخساره در اثرفعالیت گسل کلمرد است .
گسل پشت بادام
دارای روند شمال شرق - جنوب غرب است . در واقع از شمال غرب مثلث مرکزی نیز محسوب می شود . انتهای شمالی آن به گسلة درونه میپیوندد . گسل پشت بادام در طول خود دارای سازوکارهای متفاوتی است طوریکه هم معکوس و هم راستالغز عمل میکند . حرکت راستالغز آن گاهی راستگرد و در بعضی بخشها چپگرد بوده که حرکت پیچیدهای از این گسل را بوجود آورده است . در طول گسل تغییر شکلهای متعددی به چشم میخورد که حاکی از پیچیدگی عملکرد این گسل در این منطقه است . در طول گسل پشت بادام زون برشی خردشدة نسبتاً عریضی بوجود آمده که کانی سازیهای متعدد سرب و روی همچنین آهن را باعث شده است ( مشابه سرب و روی ناحیة راونج ) .
گسل ده شیر - بافت
اسامی متعدد آن ده شیر یا نائین - بافت است . روند آن شمال غرب - جنوب شرق و تقریباً به موازات گسل اصلی زاگرس است . در طول این گسل قطعاتی از افیولیت ملانژ ناحیة ده شیر - نائین یافت میشود که نشاندهندة فعالیتهای متعدد گسل با سازوکارهای متفاوت در طی دوران فعالیت گسله است . طوریکه در اوایل دوران دوم عملکرد گسله بصورت نرمال یا کششی بوده درحالیکه در اواخر دوران دوم فعالیت آن بصورت فشاری و در طول سنوزوئیک فشاری برشی معکوس و راستالغز راستگرد بوده است . شاخه های متعدد این گسل در طی کواترنر فعالیتهای چشمگیری از خود نشان داده است . به عنوان مثال سیرچ – گلباف که زمین لرزة سال 1362 ناحیة گلباف را باعث شده است . به عقیدة حقی پور این گسل موجب کانهزایی آهن در ایران مرکزی شده است . بطوریکه معادن آهن بسیاری همچون بافت ، گل گوهر ، چغارت ، چادرملو حاصل فعالیت قدیمی این گسل است .
گسل کازرون
اصطلاحاً به آن قطر - کازرون هم میگویند . گسلی با روند شمالی جنوبی است که موجب جدایش زاگرس به دو بخش شرقی و غربی شده است . اصطلاحاً به آن خط کازرون نیز میگویند . به عقیدة مَکِنزی این گسل تا قطر ادامه دارد . عملکرد آن راستالغز راستگرد است . بررسی ژئوفیزیکی نشان داده که این گسل عمیق بوده و تا زیر زاگرس ادامه دارد . فعالیت آن مربوط به پرکامبرین نیز میگردد بطوریکه در آن زمان محدود کنندة بخش شرقی زاگرس بوده است . آنگونه که در نقشه های زمین شناسی دیده میشود حد بین گسل کازرون و میناب منطقهای است که بیشترین رخنمون گنبدهای نمکی را دارد . بر این اساس نتیجه گیری شده که طی کامبرین پلاتفـورم ایران در طول گسلههای شمالی جنوبی بصورت بلوکهای گسلی در آمده که این بلوکهای گسلی تشکیل هورست و گرابنهایی را دادهاند . که اینها تغیـیرات عمق حوضههای رسوبی را موجب شدهاند . لذا تغییرات رخسارهای در اطراف این گسل دیده میشود . همچنین در اثر فعالیت این گسل واحدهای مختلف رخسارهای زاگرس در فارس، لرستان و کردستان با هم متفاوت هستند . علاوه بر رخساره، تغییر در ضخامت واحدهای مختلف نیز صورت گرفته است . برای مثال ضخامت آسماری در فارس بیشتر ولی در بخش غربی و شمالی زاگرس کمتر و متفاوت است .
گسل زاگرس ( تراست زاگرس )
به عقیدة ریکو ( 1975 ) تراست زاگرس از دوبخش تراست اصلی و تراست جوان اصلی تشکیل شده است که به موازات هم هستند و گاهی این دو گسل به هم متصل می شوند . از شمال تنگة هرمز شروع شده و با روند شمال غرب - جنوب شرق از بخشهای غربی ایران از ایران خارج میشود و به گسلة آناتولی متصل میگردد . حدود 1200 کیلومتر طول دارد و زاگرس مرتفع یا سنندج - سیرجان را از پوستة عربستان جدا میکند . یکی از مهمترین وقایع کوهزایی آلپی که باعث برخورد ورقة عربی به ایران شده است در این گسل اتفاق افتاده است . باقیماندههای پوستة اقیانوسی نـئـوتـتـیـس را در نواحی نیریز، کرمانشاه و حاجی آباد میتوان دید که نشاندهندة جایگزین شده پوستة اقیانوسی بر روی پوستة قارهای در طی یک رخداد تکتونیکی است . این گسل از دو قسمت تشکیل شده است . تراست اصلی زاگرس که یک گسل معکوس بوده و شیب آن به سمت شمال شرق است و گسل جوان زاگرس یک گسل معکوس راستالغز راستگرد است که شیب آن نیز به سمت شمال شرق است . حدفاصل این دو گسل یک زون برشی مرتفع و شدیداً خردشده وجود دارد که زاگرس مرتفع است . در طول گسلة زاگرس تغییر شیبهای زیادی به چشم میخورد بطوریکه از حد 80 درجه تا حدود تراست یعنی Nape در طول این گسل دیده میشود .
گسل زاگرس اصلی بصورت تراستی عمل کرده و از پرکامبرین فعالیت داشته ولی گسل جوان بعد از برخورد و بسته شدن نـئـوتـتـیـس در منطقه شکل گرفته و روند عمدة آن N130 است . شیب گسلة زاگرس در بخشهای سطحی و تحتانی با یکدیگر متفاوت است بطوریکه این گسل در مناطق عمیق حالت قاشقی دارد، به شکلی که زاگرس در مناطق پی سنگ حالت افقیِ Nape را بخود میگیرد . عملکرد این گسل باعث شده استیل دگرشکلی پی سنگ و پوشش فانرئوزوئیک متفاوت باشد . به عبارتی مرز بین فانرئوزوئیک و پی سنگ یک زون دکورمان یا D-pach Zone بوجود می آورد که منجر به شکل گیری پهنة چین خوردة زاگرس میشود .
گسل قم - زفره
یک گسل مرکب با دو روند متفاوت است . بخش شمالی تـقریباً به موازات زاگرس ( N130 ) و بخش جنوبی ( از قم تا زفره ) تـقریباً دارای روند N165 است . این گسل در واقع نوار نطنز - بزمان را قطع کرده . دارای سازوکار راستگرد بوده و موجب جابجایی پلکانی یا En- Echelon در نوار نطنز - بزمان شده است . در منطقة قم پیچش گسل به سمت غرب موجب برپایی ارتفاعات قم بر روی حوضة فروافتادة قم شده است . سازو کار گسلة قم بیشتر راستالغز راستگرد ولی با مؤلفة معکوس است .
گسل تبریز
با روند شمال غرب - جنوب شرق در شمال تبریز از بستان آباد شروع و تا کوههای میشو ادامه دارد . گسلی مرکب است و ترکیبی از شاخههای مختلف راستالغز راستگرد است . موجب برخاستگی زمینهای شرقی شده است . برخی معتقدند فعالیت ماگماتیسم سهند و سبلان ناشی از فعالیت این گسل است .
گسل ارومیه
نام دیگر این گسل زرینه رود است . گسل مشخصی در شمال غرب ایران با راستای شمال غرب - جنوب شرق است که در بخش انتهایی به تبریز میپیوندد . پیدایش دریاچة ارومیه بنا به عقیدة علوی و افتخارنژاد در اثر عملکرد گسلة ارومیه و تبریز است که حوضة ارومیه را یک حوضة پولا پارت میدانند
گسلهای مهم ایران
بر اساس مطالعاتی که بر روی روند شکستگیهای پوسته ایران صورت گرفته چهار روند اصلی در گسل ها قابل بررسی است ، که بترتیب اهمیت این چهار روند شامل :
روند شمالی جنوبی
روند شرقی غربی
روندشمال شرق - جنوب غرب
روند شمال غرب - جنوب شرق
از دیاگرام شکستگیهای فلات ایران روند غالب N130 را نشان می دهد که همان راستای شمال غرب -جنوب شرق است . روند شمالی جنوبی در حدفاصل N5W و N10E در درجه دوم اهمیت ، راستای شکستگی N50E در ردة سوم و حدفاصل N85 تا N110 در راستای چهارم قرار گرفته است . روند شرقی غربی از نظر سنی جوانتر است و بیشترین گسله های امروزی را تشکیل می دهند . با توجه به سه جهت نیروی وارده بر فلات ایران که شامل :
1) مولفة N20E که از طرف ورقة عربستان حاکم می شود .
2) مولفة شمال غرب N50W که از طرف هندوستان اعمال می شود .
3) راستای شمالی جنوبی که در توران ( اورازیا ) و ناحیة مکران اعمال می شود .
این جهات نیرو باعث می شوند چهار روند اصلی شکستگیهای ایران سازوکارهای متفاوتی داشته باشند . به گونه ای که گسله های شمال غرب - جنوب شرق اکثراً فشاری برشی بوده و معکوس راستگرد هستند . گسله های شمال غرب - جنوب شرق تحت تاثیر تنش غالب N20E حرکت چپگرد نشان می دهند . گسله های شمالی جنوبی تحت تاثیر تنش N20E و تنش شمالی جنوبی مکران حرکت راستگرد دارد . گسله های شرقی غربی موجود، حرکت چپگرد را نشان می دهند که مولفة شمالی نیز باعث معکوش شدن آن می شود .
گسل آبیک - فیروزکوه
در برخی از کتاب های زمین شناسی به این گسل نامهای دیگری داده اند که عبارتند از : گسله مشاء و یا مشاء - فشم .گسله آبیک - فیروزکوه گسلی است با طول بیش از 40 کیلومتر که از آبیک قزوین تا فیروزکوه ادامه دارد . در ناحیه لواسان تهران گسل دو شاخه شده و گسله شمال تهران را در مرز کوه و دشت شهر تهران تشکیل میدهد . به عقیده نبوی این گسل در حاشیه جنوبی رشته کوه البرز تا شهر سمنان ادامه دارد . گسل آبیک - فیروزکوه ، مرز جنوبی البرز شمالی را با ایران مرکزی می سازد . روند این گسل در بخش غربی ، جنوب شرق بوده و در بخشهای مرکزی ، شرقی غربی است و در بخش شرقی ، شمال شرق جنوب غرب است . این گسل در هر بخش از روند خود سازوکار متفاوتی دارد .
در بخش غربی، این گسل ، معکوس راستگرد و در بخش مرکزی معکوس و در بخش شرقی ، فشاری برشی چپگرد است . این گسل در واقع موجب راندگی رشته کوه البرز بر روی ایران مرکزی و در شمال تهران موجب راندگی سازند کرج بر روی آبرفتهای کواترنر دشت تهران شده است . در درة مشاء این گسل موجب راندگی واحدهای پرکامبرین ، کامبرین بروی سازند کرج شده است و شاخه های آن در درة کن آبرفتهای کواترنر را بریده اند که نشانه ای از فعال بودن این گسل در عهد حاضر است . قدیمی ترین فعالیت گسل نیز مربوط به پرکامبرین است .
بخش گسلی شمال تهران در حاشیه شمالی شهر تهران بصورت منقطع باعث رانده شدن توف های کرج گردیده است . آهنگ جابجایی در این بخش حدود 4 میلیمتر در سال است . بخشهایی از شاخه های فرعی این گسل وارد دشت تهران نیز شده است و بسیاری از ساخت و سازهای شمال تهران را با خطر مواجه کرده است . به شکلی که علاوه بر وجود خطر زمین لرزه و جابجایی، همچنین برش در سازه ها بدلیل اوج گیری ارتفاعات البرز در این ناحیه موجب شکل گیری زمین لغزشهای متعدد و بزرگ در طول گسل و مسیر رودخانههای درة مشاء شده است . طوریکه در درة مشاء این زمین لغزشها موجب ایجاد سدهای مصنوعی در طول دره شده و دریاچه هایی را تشکیل داده است ( از جمله دریاچة تار ) . این زمین لغزشها در طول گسلة شمال تهران موجب ایجاد ترکهای کششی در سازه های بخشهای شمالی شهر گردیده است . از جمله تخریب سازه های شهرک بوعلی و فرحزاد .
گسل البرز
نامهای دیگر این گسل ، گسل شمال البرز یا جنوب خزر است . گسلی است در شمال رشته کوه البرز که در واقع جدا کنندة رشته کوه البرز از پوستة اقیانوسی خزر است . گسل البرز یک گسلة معکوس با شیب به سمت جنوب است . روند آن مشابه گسل آبیک - فیروزکوه، در بخش غربی، شمال غرب - جنوب شرق است که به گسله لاهیجان و آستارا می پیوندد . در بخش مرکزی، شرقی غربی و در بخش شرقی، شمال شرق - جنوب غرب است . ادامه این گسل را با شاخه های فرعی می توان تا حدود جنوب گنبدکاووس پیگیری کرد . این گسل شیستهای گرگان به سن دوونین و سازند کهر به سن پرکامبرین را متاثر کرده است که نشانگر قدیمی بودن این گسل تا پرکامبرین است . زمین لرزههای عهد حاضر در راستای این گسل ، همچنین بریده شدن رسوبات جوان در بخشهای مرکزی و شرقی به سن هلوسن به گونه ای که در برخی بخشها فعالیت این گسل باعث خردشدن و جابجایی خاکهای جنگلی شمال البرز شده است ، همگی دال بر فعال بودن این گسله است . زمین لرزههای 1933 گرگان - 1957 سنگ چال - 1990 رودبار به این گسل نسبت داده می شوند. بخش مرکزی این گسل نهشتههای ژوراسیک سازند شمشک را بر روی گارنتهای نئوژن رانده است .
گسل لاهیجان
با روند تقریبی شرقی غربی در شمال کوه دماوند در بخش البرز مرکزی دیده می شود . ادامة گسل کندوان و تالقان و همچنین گسل شمال تبریز است . این گسله با شیبی به سمت جنوب در بخش مرکزی البرز دارای فعالیت لرزهای بوده است . سازوکار این گسله بصورت معکوس و مولفة برشی چپگرد است .
گسل آستارا
مرز پوستة اقیانوسی خزر با کوههای تالش بوده و یک گسل شمالی جنوبی است . گسل آستارا از حدود شهر رشت شروع شده و از کنار شهر آستارا گذشته و تا ماکو ادامه دارد . این گسل واحدهای پرکامبرین را تحت تاثیر دگرشکلی و دگرریختی قرار داده است . قدیمی ترین فعالیت این گسل مربوط به پرکامبرین و در طول دورانهای زمین شناسی فعالیت داشته است . سازوکار فعلی این گسل راستالغز راستگرد معکوس است . مطالعات اخیر نشان داده که در طول دوران فعالیت ، سازوکار گسل تغییر کرده است . بر پایة یک ایده دریای خزر یک تالاب پشت کمانی است ، طوریکه در فرورانش پوسته اقیانوسی ( سوآن - آکه را - قره داغ ) که موجب پیوستن قفقاز به ورقة توران شده ، تالاب پشت کمانی خزر با نیروهای کششی حاکم تشکیل شده و گسلة آستارا در آن دورة زمانی بصورت یک گسلة نرمال در اثر کشش پوسته فعالیت داشته است .
گسل میامی
گسلی کمانی شکل است که عمدتاً مرز بین ایالات ساختاری بینالود و کویر سبزوار را تشکیل داده است . محدوده گسترش گسل از غرب شاهرود تا نواحی تایباد است . گسل را به دو بخش شرقی و غربی می توان دید . که بخش غربی آن شمال شرق - جنوب غرب است . بخش شرقی آن شمال غرب - جنوب شرق است . بخش غربی حرکت چپگرد و بخش شرقی آن حرکت راستالغز راستگرد دارد . به این گسل ، گسل شاهرود نیز میگویند . در بخش شرقی گسلههای فرعی از این گسل بوجود آمده که یکی از آنها گسلة سنگ بست شاندیز است که مرز بینالود و کپه داغ را در جنوب مشهد تشکیل داده است . این گسل یکی از قدیمی ترین گسلهای پوستة ایران است که فعالیت آن از پرکامبرین تا عهد حاضر قابل شناسایی است .
گسل سمنان
در ادامة گسل میامی از منطقه شمال سمنان نام گسله را سمنان گویند که تا ناحیة قم - شمال دریچة نمک - ادامه دارد . بیشتر بصورت گسل معکوس عمل کرده و موجب برپایی بلندیهای شمال سمنان و فروافتادگی دشت سمنان شده است . در منطقة گرمسار گسترده شده و شاخههای فرعی آن گسلة گرمسار را تشکیل می دهد . گسلة گرمسار موجب رخدادهای زمین لرزهای زیادی در چند دهة اخیر شده است . سازوکار زمین لرزههای گسلة گرمسار به گونهای است که بزرگی زمین لرزهها کم اما تعداد آنها زیاد است که علت آن پخش شدگی یا گسترش شاخههای فرعی گسل است . ادامة گسل سمنان از جنوب تهران ( شهر ری ) می گذرد و در ناحیة قم نیز شاخههای فرعی متعددی دارد ، از قبیل گسل کهریزک که موجب فروافتادگی سازند کهریزک می شود .
گسل ترود
در واقع گسلی با روند شمال شرق - جنوب غرب است که در منقطة سبزوار باعث جدایی افیولیت ملانژهای سبزوار از زون کویر شده است . سازوکار این گسل راستالغز چپگرد است . این گسل موجب دگرریختی شدید در منطقه شده و جزء گسلههای قدیمی ایران است .این گسل موجب تغییر رخساره های رسوبی زیادی در حدفاصل کویر تا سبزوار شده است . در زمان شکل گیری پوستة اقیانوسی سبزوار گسلة ترود بصورت یک گسلة نرمال فعال بوده و در واقع حاشیة قارهای حوضة اقیانوسی سبزوار را تشکیل می دهد .
گسل درونه ( گسل بزرگ کویر )
صفحه و زون برشی این گسل در شمال روستای درونه ( غرب کاشمر ) بخوبی دیده میشود .این گسل مرز ایالات ساختاری کویر - سبزوار - با ، لوت و مثلث ایران مرکزی را تشکیل می دهد . گسل کمانی درونه در بخش شرقی روند شمال غرب - جنوب شرق با سازوکار برشی فشاری راستگرد و بخش غربی آن شمال غرب - جنوب شرق با سازوکار برشی فشاری چپگرد عمل می کند . شناخت آن بر روی نقشه، عکس هوایی و در سطح زمین بسیار راحت است . واحدهای سنگی در دو طرف این گسل کاملاً مختلف هستند . در شمال این گسل افیولیت ملانژهای و آذر آواری های ناحیه سبزوار و تربت حیدریه و در جنوب سنگهای نئوژن و رسوبات پالئوزوئیک - مزوزوئیک دیده می شود . در یک منطقه مثلث شکل در شمال گسل ( بعبارت دیگر شاخة فرعی گسل درونه بنام گسل ریواش ) موجب راندگی یک بخش مثلثی شکل بر روی ناحیة سبزوار شده که اصطلاحاً مثلث تکنار نامیده می شود . بریدگی رسوبات کواترنر در ناحیة درونه ، بردستکن و ناحیة جغتای تغییر مسیر آبراههها ، رانده شدن واحدهای افیولیت ملانژ و آذر آواری بر روی دشت کاشمر و فعالیت چشمههای گسلی و کانهزایی در پهنة برشی، همه حکایت از فعال بودن این گسل در عهد حاضر است . بر اساس مطالعات ژئوفیزیک پی سنگ ایران توسط این گسل قطع شده و از پرکامبرین تا عهد حاضر فعال بوده است .
گسل هریرود ( گسل گیلمرد )
مرز شرقی ایالات ساختاری سیستان، بینالود و کپه داغ از ایران مرکزی را تشکیل می دهد . حدود 800 تا 1200 کیلومتر طول داشته و موجب جدایش پوستة قاره ای افغانستان از ایران می شود . مطالعات صحرایی بر روی این گسل سازوکار راستالغز چپگرد را نشان می دهد که علت آن عملکرد تنشی خواهد بود که از طرف هندوستان به پوستة ایران وارد میشود و چون در این ناحیه جزء مؤثرترین تنشهای حاکم است ، به همین دلیل مکانیزم آن با سایر گسله های شمالی جنوبی ایران متفاوت است .
گسل نهبندان
مرکب از یکسری گسلة شمالی جنوبی است که در بخش جنوبی و شمالی به دلیل تغییر در جهت راستای شاخههای فرعی ، گسل روند شمال غرب - جنوب شرق مییابد . این روند فرعی را در ناحیة نصرت آباد زاهدان بخوبی میتوان شناسایی کرد . گسلة گیوة سهل آباد و آهنگران از شاخههای فرعی این گسل محسوب میشوند . گسلة نِه مرز ایالات ساختاری سیستان و لوت را تشکیل می دهد . حرکت اصلی آن برشی راستگرد است اما میتوان در شاخههای فرعی حرکت چپگرد را نیز اندازهگیری کرد . گسلة نهبندان موجب بریدگی رسوبات کواترنر، پیدایش چشمههای گسلی و زمین لغزشهای متعدد در عهد حاضر شده که نشانگر فعال بودن گسل میباشد . به همین خاطر و همچنین بدلیل فعالیت همزمان با گسله هریرود نقش عمدهای در کانسار زایی منطقة سیستان داشته است . از جمله ایجاد منیزیت، پونتیت، آزبست، مس، لیونتیت و کانسارهای مشابه . فعالیتهای قدیمی گسل مشخص نبوده ولی احتمالاً به شروع پرکامبرین نسبت میدهند . بطور کلی از اوایل مزوزوئیک این گسله نقش عمدهای در تکوین زمین شناسی و دگرشکلی منطقة شرق ایران داشته است.
گسل بشاگرد
در واقع یک سیستم گسلی مرکب است که از تعداد زیادی گسلة موازی و تعدادی زون شدیداً خرد شده تشکیل شده است . نام دیگر آن گسل قصر قند است . اکثر شاخه های فرعی آن بصورت معکوس عمل میکند و شیب آن به طرف شمال است . مرز بین دو ایالت ساختاری سیستان و مکران است . ادامة این گسل در بخش غربی به گودال جازموریان می رسد . به عقیدة برخی محققین این گسل گودال را نیز قطع میکند . در طول شاخه های فرعی این گسل ، بیشتر در بخشهای شمالی مکران ، افیولیت ملانژها بر روی فیلیشهای کواترنر رانده میشود . مولفة دیگر این گسل راستگرد است . یکی از گسله های فعال ایران محسوب شده طوریکه کانون تعداد زیادی از زمین لرزههای امروزی بر روی این گسله قرار گرفتهاند . حد شرقی این گسل در داخل خاک پاکستان به گسل چمن منتهی می شود . حد غربی آن در گودال جازموریان مدفون شده و قابل تشخیص نیست..............
با دورد به دوستان. اینجانب حسین صارمی فارغ التحصیل رشته ژئومورفولوژی هستم.این وبلاگ جهت اشنایی علاقهمندان به مباحث علوم محیطی میباشد.