|
عناصر زیست محیطی و اثرات اقتصادی- اجتماعی آن
محیط زیست به همه محیطهایی که در آنها زندگی جریان دارد گفته میشود. مجموعهای از عوامل فیزیکی خارجی و موجودات زنده که با هم در کنش هستند محیط زیست را تشکیل میدهند و بر رشد و نمو و رفتار موجودات تأثیر میگذارند.
محیط زیست طبیعی مجموعه ای از عوامل زیستی و محیطی در غالب محیط زیست و غیر زیستی (فیزیکی، شیمیایی) است که بر زندگی یک فرد یا گونه تأثیر میگذارند و از آن تأثیر میبینند. امروزه این تعریف غالبا به انسان و فعالیتهای او مرتبط میشود و میتوان محیط زیست را مجموعهای از عوامل طبیعی کره زمین، همچون هوا، آب، اتمسفر، صخره، گیاهان و غیره، که انسان را احاطه میکنند خلاصه کرد.
عناصر اصلی تشکیل دهنده محیط زیست شامل (خاک، آب، هوا) است.
1- خاک: همه غذایی که ما انسانها می خوریم و نیز همه غذایی که موجودات زنده استفاده می کنند ریشه در خاک دارند. غذایی که می خوریم یا ریشه گیاهی دارند (غلات - حبوبات - میوه ها) و یاریشه حیوانی (گوشت و پروتئین). بنابراین برای استفاده از غذای سالم بایستی خاک سالم باشد. خاک ممکن است توسط عوامل مختلفی از جمله عوامل شیمیایی، رادیو اکتیو؛ آلوده شوند .برای تشکیل 1 سانتی متر خاک حدودا 500 تا 600 سال زمان لازم داریم.
2- آب: یکی از عناصر تشکیل دهنده محیط زیست می باشد .اهمیت آب برکسی پوشیده نیست .این عنصر و منشاء حیات توسط عوامل شیمیایی، میکروبی، فلزات سنگین و فاضلاب صنایع آلوده می شود.
3- هوا: هوایی که تنفس می کنیم، به طور ذاتی و طبیعی سالم می باشد ولی هرگونه تغییر در ترکیبات هوا که باعث تغییر کیفیت آن شود به گونه ای که برای سلامتی عمومی مضر باشد، آلودگی هوا نامیده می شودبه این عوامل می بایست گونه های جانوری و گیاهی را اضافه کرد که هنوز بشر نتوانسته است تعداد دقیق آنها را محاسبه کند اما حدس زده می شود که بالغ بر میلیونها گونه به ویژه گونه های ریز باشد بشر
به هر صورت طبیعت دارای چرخه ای دقیق و حسابشده است که اگر این چرخه دچار اختلال شود هستی و از جمله بشر با چالشهای متعددی روبرو شده و نمی تواند زندگی خوب و مطلوبی داشته باشد از جمله این چالشها که متاسفانه گریبانگر همه در سطح جهان شده، و در ایران نمود بیشتری دارد 5 چالش اصلی زیر در ایران نمونه ای از این موارد است که به ترتیب عبارتند از:
چالشهای اساسی زیست محیطی
1-آب: فلات ایران سرزمینی خشک است؛ میانگین بارش در ایران با 250 میلیمتر در سال کمتر از یک سوم میانگین بارندگی در جهان است؛ اما پیشبینیهای آب و هوایی حاکی از این است که در آینده خشکتر نیز خواهد شد. در واقع ذخیره و عرضه آب در ایران در حال کاهش است. این در حالی است که تقاضا برای آب در ایران روز به روز بیشتر میشود. به طوری که تا سال 2025 میزان تقاضای آب 30 میلیارد مترمکعب در سال بیشتر از مقدار کنونی خواهد بود.
بهطور کلی آب بزرگترین محدودیت منابع در ایران و بزرگترین خطر محیط زیست ایران در درازمدت است. با از دست رفتن منابع آب زیرزمینی، بسیاری از بخشهای کشور غیرقابل سکونت خواهد شد و پیامدهای آن ویرانگر خواهد بود و راه حل این بحران، تجدید نظر کامل درباره شیوه و رویکرد مدیریت آب در ایران است.
2- آسیبدیدگی و فرسایش خاک: این تهدید از 2 منبع بیابانزایی و جنگلزدایی نشأت میگیرد. این واقعیت دارد که ناحیهای وسیع از ایران همواره بیابانی بوده است؛ اما در این لحظه، سرعت گسترش بیابانزایی است که نگرانکننده و هشداردهنده است. روندهای تغییر آب و هوا عامل بیابانزایی هستند؛ اما فشار جمعیت با استفاده بیش از حد آب و چرای بیرویه نیز بیابانزایی را تشدید میکنند. برای مثال خاک زراعی ایران با سرعت 20 برابر سریعتر از آنچه تشکیل میشود، از دست میرود که نتیجه آن بیابانزایی و جنگلزدایی است.
3- انرژی: در حال حاضر مصرف انرژی و میزان سرانه تولید دیاکسید کربن ایران از جمله بالاترینها در جهان است. این امر به افزایش جمعیت ایران، آرزوهای درست و قانونی آن در زمینه توسعه و ذخایر نفت و گاز طبیعی فراوان مربوط میشود. یارانه قیمت سوخت از دیگر عوامل این امر است که سبب شده قیمت انرژی در ایران بسیار اندک باشد،
4- آلودگی هوا: در میان همه مسائل مربوط به محیط زیست ایران، تاثیر آلودگی هوا بر کیفیت زندگی احتمالا آنیترین و ملموس و مشهودترین تهدید است. آمارها به ما میگوید شهرهای ایران از جمله آلودهترین شهرهای جهان هستند. طبق ارزیابی سازمان جهانی بهداشت، اهواز، کرمانشاه و سنندج شرایطی بدتر از تهران دارند. دولت ایران شهرهای اراک و اصفهان را به این فهرست افزوده است. توفان ریزگردها که طی 7 سال گذشته آغاز شده و از آن سوی مرزهای غربی ایران وارد میشوند به معضل آلودگی هوا افزوده است. این توفانها به اقتصاد ایران بهویژه کشاورزی (مثلا تولید عسل) و حملونقل صدمه میزند؛ بهداشت و سلامت عمومی ایران را ضعیف میکند (با تاثیراتی تا حد تعطیلی مدارس)، نظام زیستی ایران بهویژه جنگلهای بلوط در رشته کوههای زاگرس را تهدید میکند و به رابطه با همسایگان غربی ایران نیز صدمه میزند. حل این مشکل نیازمند همکاری موثر منطقهای، قیمتگذاری انرژی، برخورد با انتشار گاز از لوله اگزوز خودروها و اجرای سیاستهای درست در این زمینه است.
5- خسارت تنوع زیستی: پنجمین چالش زیستمحیطی ایران از دست رفتن تنوع زیستی است. ایران بیش از 1130 گونه جانور مهره دار و 7600 گونه گیاهی دارد و زیستگاه پستانداران بزرگ مانند یوزپلنگ آسیایی، گوزن زرد ایرانی و گور خر آسیایی است؛ اما انقراض انواع و گونههای گیاهی و جانوری در ایران شدت یافته و هماکنون 10 درصد جمعیت جانوری و 2 درصد گونه گیاهی در لیست قرمز سازمان ملل قرار دارند. با توجه به اینکه حفاظت از محیط زیست همواره با فعالیتهای اقتصادی در تضاد بوده، دستاوردهای کوتاهمدت توسعه غالبا مسائل و نگرانیهای طولانی مدتتر زیست محیطی را تحتالشعاع قرار میدهند. هنگامیکه چنین تضادی بین منافع شروع میشود محیط زیست به حاشیه رانده میشود.
آنچه که در این مقال مورد تاکید ماست قاچاق این عناصر است که متاسفانه در هر 5 چالش بر شمرده به عنوان عوامل تشدیدکننده چالشها رخ می نماید .این مقاله مطالعه مقدماتی قاچاق گونه های گیاهی و جانوری است. که متاسفانه به دست اشرف مخلوقات ایجاد شده و در تشدید 5 چالش فوق نقش اساسی و برجسته ای دارد
تعریف قاچاق گون های گیاهی و جانوری
تعاریف متعددی از ا قاچاق کالا شده است اما آنچه که برای ما سندیت دارد و کاملا قانونی و قابل استناد می باشد تعریفی مندرج در قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز است
بر اساس بند الف ماده یک قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز مصوب 19/11/92 تعریف قاچاق کالا به شرح زیر اعلام شده است: هر فعل یا ترک فعلی است که موجب نقض تشریفات قانونی مربوط به ورود و خروج کالا و ارز گردد و بر اساس این قانون و یا سایر قوانین، قاچاق محسوب و برای آن مجازات تعیین شده باشد در مبادی ورودی یا هر نقطه ازکشور حتی محل عرضه آن در بازار داخلی کشف شود.
در موضوع مورد بحث ما ورود و خروج گونه های گیاهی و جانوری در معرض نابودی و یا کمیاب جرم و قاچاق محسوب شده و بر اساس ماده 22 این قانون آن را بر سه گروه تقسیم کرده است گروه اول کالایی که ارزش آن (ده میلیون) 10000000 ریال است که به جزای نقدی بین سه تا پنج برابر ارزش کالای ممنوع محکوم می شود گروه دوم کالایی که ارزش آن از 100000000 ریال تا 1000000000 (یک میلیارد ریال) است ومحکوم به بیش از شش ماه تا دوسال حبس و پرداخت جریمه پنح تا هفت برابر ارزش کالای ممنوع خواهد شد همچنین در صورتیکه ارزش کالا بیش از یک میلیاردریال (1000000000) باشد به دو تا پنج سال حبس و به جزای نقدی معادل هفت تا ده برابر ارزش کالای ممنوع کالای محکوم می شود
برای درک بهتر وضعیت قاچاق گونه های گیاهی و جانوری ابتدا بهتر است وضعیت حیات وحش را در ایران بدانیم
وضعیت حیات وحش ایران
کشور ایران به خاطر تنوع جغرافیایی و اقلیمی خود دارای تنوع گونه ای بسیار ارزشمندی است و براساس آخرین بررسی و گزارشات کارشناسان محیط زیست حدود 1131 گونه جانوری اعم از پستاندار، پرنده، خزنده و دوزیستان در اکوسیستم های خشکی و آبهای داخلی ایران زیست می کنند. رده پستانداران با 194 گونه شناسایی شده طیف وسیعی از جانوران را از نظر جثه در بر می گیرد بطوریکه پستاندار بسیار کوچکی که حشره خوار کوتوله نامیده می شود و فقط در حدود 2 گرم وزن دارد و نهنگ های بزرگی را که با طول بیش از سی متر و 130 تن وزن دارد در آبهای دریای جنوب را می توان در این رده مشاهده نمود. از میان گونه های شناخته شده گونه های زیادی وجود دارند که فقط در ایران زیست میکند و در سایر نقاط دنیا یا وجود ندارد و یا با مهاجرت و دستکاریهای بشر و روشهای دیگر انتقال یافته اند از جمله این گونه می توان به یوزپلنگ، گوزن زرد و گورخر ایرانی اشاره کرد. از میان پستانداران کشورمان، راسته جوندگان با 69 گونه (بیش از یک سوم کل پستانداران ایران) بعلت اهمیت در انتشار بیماریها، خسارات وارده بر محصولات زراعی، سهولت جمع آوری و نگهداری، بیشتر مورد توجه و مطالعه قرار گرفته اند البته عمده این مطالعات بر پایه ریخت شناسی صورت پذیرفته اما ضرورت مطالعات نوین نظیر مطالعات کروموزومی، بیوشیمیایی، مولکولی و رفتارشناسی نیز به شدت احساس می گردد.
غنای گونه ای پستانداران ایران نباید موجب غرور شود چرا که از گونه هایی همچون شیر ایرانی و ببر مازندران امروز جز نامی باقی نمانده است و اگر برنامه مدون و جامعی برای حفظ و صیانت از گونه های ارزشمند دیگری از پستانداران همچون گور ایرانی، یوزپلنگ ایرانی، خرس سیاه، گوزن زرد وجود نداشته باشد در آینده نه چندان دوری نیز شاهد نابودی این گونه های نادر کشورمان خواهیم بود.
در میان مهره داران، پرندگان به سبب برخورداری از قدرت پرواز، صاحب وسیع ترین محیط بلامعارض در گیتی یعنی هوا هستند. در ایران تاکنون 521 گونه پرنده شناسایی و گزارش شده است که این تعداد معادل کل گونه های پرنده موجود در قاره اروپا میباشد.بیشترین گونه ها را پرندگان متکی به تالاب ها تشکیل میدهند اما آلودگی و تخریب تالاب های ایران در سالهای اخیر خود عاملی در جهت کاهش تعداد بسیاری از گونه های پرندگان ایران گشته است و هم اکنون پرندگانی نظیر درنای سیبری، بالابان، اردک سرسفید، میش مرع، عقاب طلایی، اردک مرمری و تعدادی دیگر از گونه ها در کشور در معرض تهدید و انقراض می باشد.
ماهیان آبهای داخلی ایران شامل 180 گونه که در 27 خانواده جای گرفته اند. در گروه ماهیان آبهای داخلی خانواده کپور ماهیان فون غالب ماهیان را تشکیل میدهد که به تنهایی دارای 31 جنس و 74 گونه میباشد و ماهی کورغار، قزل آلای خال قرمز، ماهی آفینیوس از جمله گونه های منحصر به ایران بشمار می روند و دارای ارزش زیستی بالایی هستند ، متاسفانه به دلیل عدم توجه لازم به حفظ و مدیریت آبزیان آبهای داخلی طی دو دهه اخیر مطالعات جامعی برای شناخت ماهیان در اکوسیستم های آبی مختلف صورت نگرفته و از فراوانی و پراکنش بسیاری از گونه ها اطلاعات و آمار دقیقی در دسترس نیست و یا جمعیت برخی گونه ها نظیر ماهی کورغار در معرض تهدید می باشد. از رده خزندگان در پنج راسته لاک پشت ها، کروکودیل سانان، سوسمارها، کرم سوسمارها و مارها تاکنون 204 گونه مورد شناسایی قرار گرفته است اما اطلاعات مفید و قابل دسترس در مورد این جانوران بسیار اندک است. کمبود مطالعات جامع و عمیق در مورد بیولوژی و حفاظت این جانوران از یک طرف و جمعیت رو به زوال با توجه به تخریب زیستگاههای آنها در سالهای اخیر موجب نگرانی نسبتا زیادی در مورد تعدادی از گونه های ارزشمند خزنده کشورمان گشته است، متاسفانه شکار و صید بی رویه صدها و هزاران مار سمی، بسیاری از گونه های مار سمی از جمله افعی شاخدار و افعی دماوندی را در معرض خطر انقراض قرار داده است. خشکسالی های چند ساله در استان سیستان و بلوچستان که زیستگاه تنها گونه تمساح تالابی ایران می باشد، نگرانی را در مودر کاهش جمعیت این گونه بوجود آورده است. از رده دوزیستان نیز (وزغ ها، قورباغه ها و سمندرها) در کشورمان 20 گونه تاکنون گزارش شده که در بین آنها سمندرها از درجه اهمیت بیشتری برخوردار هستند و اطلاعات بسیار کم و جزئی از بیولوژی و اکولوژی آنها در دست می باشد و گونه هایی نظیر سمندر لرستان، سمندر کردستان، سمندرغارزی ایرانی و سمندر آذربایجان در وضعیت ب
کل سرزمین ایران در حال نابودی است،70 درصد جمعیت ایران باید مهاجرت کنند (حتما منتشر کنید)
یک وقت حکومتها با مدیریت غلط سیاسی یا اقتصادی، رفاه و زندگی یک یا چند نسل را خراب میکنند، یک وقت یک حکومت با جهالت و توهمات ایدئولوژیک خود یک کشور را بطور کامل و غیر قابل جبرانی کلا نابود میکند.
چند سالی هست که سازمان ملل و برخی کارشناسان مستقل ، مرتب درباره پیامدهای نحوه مدیریت آب در جمهوری اسلامی اخطارهای شدید میدهد، اما از آنجایی که آقایان کلا هیچ ارگان بین الملی را قبول ندارند، این گزارشات در جامعه منتشر نمی شد. امروز مشاور رئیس جمهور در یک اقدام شجاعانه ، واقعیتهای آبی کشور و احتمال نابودی کامل سرزمین ایران را بخاطر سوء مدیریت و اوهامات ناشی از تفکرات سران نظام را بطور کامل گفت.
متن کامل مصاحبه در لینک زیر قابل مطالعه است ، فقط بطور خلاصه بخشی از آن خواهد آمد.
عیسی کلانتری با اعلام آمار تکاندهنده از ذخایر آبی کشور گفت: ایران با بهرهبرداری از ٩٧درصد آبهای سطحی خود عملا تمام رودخانههای خود را خشک کرده است و دیگر آبی در طبیعت باقی نمانده است. این موضوع به معنای آن است که اگر به همین وضع ادامه دهیم حدود ٧٠درصد ایرانیان یعنی جمعیتی معادل ٥٠میلیون نفر برای زنده ماندن ناچار به مهاجرت از کشور هستند. کلانتری با بیان این نکته که در زمینه بحران خشکسالی واقعیتها کتمان شده است گفت: مسئولان نظام تا امروز باور نداشتند که کشور دارد رو به قهقرا میرود و حالا متوجه این موضوع شدهاند که دیر است.
تنها دو کشور در جهان وجود دارد که با بهرهبرداری بیرویه و بالای 40 درصد ، از منابع آبهای سطحی در معرض بحران جدی قرار گرفتهاند و آن دو کشور ایران و مصر است. این در شرایطی است که میزان بهرهبرداری از آبهای سطحی در مصر به ٤٦درصد و در ایران با اختلاف فاحش به ٩٧درصد رسیده است!!! برای اینکه عمق فاجعه را بهتر متوجه شوید عملکرد برخی از کشورهای جهان را در بهرهبرداری از آبهای سطحی سرزمینشان مرور میکنیم: ژاپن ١٩درصد، آمریکا ٢١درصد، چین ٢٩درصد، هند ٣٣درصد و در کشوری مانند اسپانیا که از لحاظ اقلیم و ویژگیهای جغرافیایی به ایران شباهت دارد تنها ٢٥درصد.
حتی در صورت بارش ایدهآل و نفوذ آب به زیر زمین، جایی برای ذخیره آن وجود ندارد، در نتیجه آب در سطح خاک جاری شده و تبخیر میشود. این موضوع شورتر شدن خاک و از دست رفتن حاصلخیزی آن را به دنبال داشته است. درحال حاضر وضع آبی برخی از شهرهای ایران به سطحی رسیده است که طبق استانداردهای جهانی به «شهر مرده» تعبیر میشوند. بهعنوان مثال درحال حاضر شاهرود و نیشابور از نظر هیدرولوژی شهر مرده به حساب میآیند و بخش عمدهای از شهرستان رفسنجان نیز شهر مرده تلقی می شود.
کلانتری اشتباههای مدیریتی 36 سال اخیر را باعث رسیدن به این نقطه دانست و گفت: زمانی آمدیم گفتیم سیاستگذاریها برای منابع کشور در راستای توسعه پایدار باشد اما عدهای گفتند توسعه پایدار و اصول غربی را کنار بگذارید.!
http://www.entekhab.ir/fa/news/201079
یک چاه آب به ازای هر ۱۰۴ شهروند ایران
مطابق آمار سازمان بازرسی کل کشور، در ایران ۷۵۴ هزار حلقه چاه وجود دارد که حدود ۴۰ درصد آنها بدون مجوز حفر شدهاند. در دولت دهم با تصویب لایحهای به دهها هزار چاه غیرمجاز پروانه بهرهبرداری داده شد.
خشکسالی و بحران کمآبی که از چند سال پیش درباره آن زیاد بحث میشود ابعاد گوناگونی دارد. استفاده بیرویه از منابع زیرزمینی و هدر رفتن آب در بخش کشاورزی این بحران را تشدید میکند.
در نشست مشترک اعضای کمیسیون اصل ۹۰ مجلس با معاونان سه وزارتخانه نیرو، جهاد کشاورزی، دادگستری و سازمان بازرسی کل کشور (یکشنبه ۲۷ اردیبهشت ۹۴) گزارشی از تعداد چاههای مجاز و غیرمجاز در ایران ارائه شد که دامنهی این بحران را آشکارتر میکند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی مجلس (خانه ملت) حسین آذین، عضو هیئت رئیسه کمیسیون به نقل از معاون سازمان بازرسی کل کشور تعداد چاههای فعال در ایران را ۷۵۴ هزار حلقه اعلام کرد.
یک چاه به ازای هر ۲۹ روستایی
درگاه ملی آمار، وبسایت مرکز آمار ایران، جمعیت کشور تا روز دوشنبه، ۲۸ اردیبهشت اندکی بیش از ۷۸ میلیون و ۳۵۳ هزار نفر ثبت کرده است.
بر این اساس به ازای هر ۱۰۴ نفر از جمعیت کل ایران یک حلقه چاه وجود دارد. با توجه به تمرکز چاهها در مناطق روستایی این نسبت بسیار متفاوت خواهد بود و میتواند به یک چاه به ازای هر ۲۹ ساکن روستا برسد.
نتایج سرشماری سال ۹۰، جمعیت ساکن در روستاهای ایران را ۲۱ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر و شمار شهرنشینان را دو و نیم برابر آن نشان میدهد.
در عین حال همهی چاههای غیرمجاز الزاما در روستاها و برای فعالیتهای کشاورزی نیستند. خبرگزاری مهر تیرماه ۹۳ به نقل از یک مقام مسئول در شرکت آب منطقهای تهران نوشت، در این شهر ۱۶ هزار چاه وجود دارد که ده هزارتای آن پروانه ندارند.
برآوردهای سازمان بازرسی کل کشور حاکی از آن است که از میان چاههای فعال در سراسر ایران ۳۰۰ هزار تای آنها بدون داشتن مجوز مشغول استخراج آب هستند.
به این ترتیب نزدیک به ۴۰ درصد از چاههای موجود در ایران، در حال حاضر بدون مجوز از منابع آبهای زیرزمینی برداشت میکنند و نظارتی بر فعالیت آنها نمیشود.
حفر بیرویه چاه در سه دهه گذشته یکی از علتهای خشکی تالابها و دریاچهها به شمار میرود که پیشبینی میشود به مهاجرت میلیونها نفر از ساکنان این مناطق منجر شود.
شناسایی یک سوم چاههای غیرمجاز
معضل دیگر ناتوانی یا اهمال مسئولان در شناسایی چاههای غیرمجاز و دشواری جلوگیری از ادامه فعالیت آنها است. بر مبنای گزارشی که وزارت نیرو به کمیسیون اصل نود ارائه کرده این وزارتخانه تنها یک سوم این چاهها را شناسایی کرده است.
بر اساس گزارش وزارت نیرو، از صد هزار چاه غیرمجاز شناسایی شده، برای ۳۸ هزار مورد آن پرونده قضائی تشکیل شده اما تا کنون فقط برای ۱۴ هزار پرونده رأی صادر شده است.
مجلس شورای اسلامی در سال ۸۹ قانون تعیین تکلیف چاههای بدون پروانه را تصویب و وزارت نیرو را موظف کرد که ظرف دو سال تکلیف تمام چاههای بدون پروانه واقع در دشتهای کشور را که قبل از پایان سال ۸۵ حفر و توسط وزارت نیرو شناسایی شدهاند روشن کند.
در این قانون وزارت نیرو موظف شد با در نظر داشتن ظرفیت آبی دشتها، رعایت حریم چاههای مجاز، و عدم زیانرسانی به دیگران و عموم، و به شرط اجرای آبیاری تحتفشار توسط متقاضی، چاههای بدون پروانه را سازماندهی کند و در صورت فراهم بودن شرایط برای آنها پروانه بهرهبرداری صادر کند.
آبهای زیرزمینی قربانی کشاورزی
حسین آذین با اشاره به این قانون به "خانه ملت" گفت: «نمایندگان وزارت نیرو در این جلسه با انتقاد از اینکه قانون تکلیفی برعهده صاحبان این چاهها برای تعیین وضعیت چاههای آب کشاورزی نگذاشته، خواهان رفع این خلاء قانونی شدند و مقرر شد نواقص موجود در قالب لایحهای از سوی دولت به مجلس برای تصویب ارسال شود.»
علیرضا دائمی معاون وزیر نیرو، بهمن ماه سال پیش در یک نشست خبری اعلام کرد که در حال حاضر ۵۰ درصد از آب مورد نیاز فعالیتهای کشاورزی از منابع زیرزمینی برداشت میشود و به دلیل خشکسالیهای پیدرپی میزان برداشت رو به افزایش است.
به گزارش خبرگزاری قوه قضائیه (میزان)، علیرضا دائمی در این نشست تاکید کرد که با ادامه تغییرات اقلیمی و کمآبی در ۱۴ سال گذشته، کشاورزان بیش از پیش به حفر چاههای عمیق بدون پروانه روی آوردهاند.
در حال حاضر برداشت از منابع زیر زمینی اغلب دشتهای ایران ممنوع اعلام شده است. وزارت نیرو برداشت از حدود ۲۳۰ دشت در استانهای قزوین، سمنان، خراسان رضوی، تهران، اصفهان، فارس و بسیاری دیگر از استانها را ممنوع کرده است.
وابستگی کشاورزان به چاههای بدون پروانه
معاون وزیر نیرو تعداد چاههای غیرمجاز را ۲۰۰ هزار حلقه ذکر کرده اما ظاهرا منظور او چاههایی است که در یک دوره زمانی مشخص حفر شدهاند.
به نظر میرسد که با توجه به عدم شناسایی همه چاههای بدون پروانه، تعداد واقعی آنها بسیار بیشتر باشد. روزنامه اقتصادی "فرصت امروز" اسفند ماه گذشته در گزارشی نوشت که تعداد چاههای بدوم مجوز میتواند به ۴۰۰ هزار حلقه برسد.
بنابر این گزارش آمار غیررسمی تعداد کل چاههای ایران را بیش از یک میلیون حلقه برآورد میکنند. کارشناسان نقش این چاهها در پائین رفتن سطح آبهای زیرزمینی دشتهای ایران بسیار تعیینکننده ارزیابی میکنند.
با این همه بستن چاههای بدون پروانه بدون پیامد نیست. محمدرضا امیری کهنوج، عضو کمیسیون کشاورزی مجلس در این باره به "فرصت امروز" میگوید: «میانگین عمر چاههای بدون پروانه در کشور به حدود ۲۰ سال میرسد. در این مدت زمان نسبتا طولانی، کشاورزان با آب استحصالی باغ و مزرعه ایجاد کردهاند و معیشت خانوادهشان را تامین میکنند.»
نقش سوءمدیریت در بحران آب
برخی از ناظران سیاستهای دولتهای مختلف و شعارها درباره ضرورت خودکفایی در تولید محصولات استراتژیک کشاورزی مانند گندم را که در دولت قبلی تشدید شد، از عوامل مهم تشویق کشاورزان به استفاده بیرویه از منابع آبی ارزیابی میکنند.
همچنین کمتوجهی سیاستمداران به فراهم کردن زمینهها و تشویق و حمایت از کشاورزان برای استفاده از روشهای نوین آبیاری از دیگر معضلات امروز ایران محسوب میشود.
احمدعلی کیخا، معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست در گفتوگو با "خبرآنلاین" (چهارشنبه ۱۶ اردیبهشت/ ۶ مه) هشدار داد که اگر اصرار داشته باشیم همه محصولات کشاورزی را در داخل تولید کنیم، در آینده به وضعیت سومالی دچار خواهیم شد.
کیخا تاکید میکند، تولید محصولاتی مانند ذرت در داخل، که آب زیادی لازم دارند، سیاست اشتباهی است و این تصور که تامین امنیت غذایی به معنای تولید همه محصولات در داخل است اشتباه است.
معاون سازمان محیطزیست میگوید با روشهای نوین آبیاری و کشت گلخانهای میتوان در یک هکتار زمین ۴۰۰ تن خیار یا ۳۵۰ تن گوجه فرنگی تولید کرد اما برای برداشت همین مقدار محصول به شکل سنتی و در مناطق گرمسیر دهها برابر آب مصرف میشود.
خودکفایی بیمعناست
کیخا معتقد است که میتوان بر تولید محصولاتی مثل زرشک، زعفران، پسته، بادام و یا انجیر تمرکز کرد که بومی منطقهی کم آب ایران هستند و قابلیت صادرات هم دارند و با درآمد آن محصولات آببر را وارد کرد.
عیسی کلانتری مشاور معاون اول رئیس جمهور در امور آب اعتقاد دارد که با توجه به معضلات اقلیمی، زیست محیطی و کمبود آب در ایران "صحبت از خودکفایی بیمعناست".
کلانتری که از سال ۶۸ تا ۷۷ وزیر کشاورزی بود میگوید طبق استانداردهای جهانی میزان مصرف سالانه آب باید معادل ۴۰ در صد از منابع تجدیدپذیر باشد اما میزان مصرف در ایران نزدیک به ۱۰۰ درصد است.
مشاور معاون اول رئیس جمهور با اشاره به این که بخش کشاورزی تنها ۱۰ درصد تولید ناخالص ملی را تامین میکنند اما ۹۲ درصد مصرف آب را به خود اختصاص داده، میافزاید این وضعیت قابل ادامه یافتن نیست.
محسن رنانی، استاد اقتصاد و عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان ۱۵ اردیبهشت در یک نشست تخصصی درباره بحران آب، سیاستهای اشتباه در سه دهه گذشته را عامل اصلی بحران موجود عنوان کرد و هشدار داد که با ادامه این وضعیت "این خطر جدی است که تا پنج سال آینده جنگ آب شروع شود".
رنانی سدسازی بیرویه و صدور مجوز حفر چاه به بهانه حمایت از کشاورزان را از سیاستهای اشتباه گذشته خواند و گفت، در سال ۸۹ دولت محمود احمدینژاد با ارائه لایحهای به مجلس به چند دهها هزار چاه غیرمجاز پروانه داده است.